پرسشی در این جا مطرح می شود که حضرت مهدی(ع) چه مدت پس از ظهور زندگی می کند و چگونه از دنیا می رود.
آنچه مسلّم است, مدت حکومت و حاکمیت مهدی(ع), باید به اندازه ای باشد که پایه های ظلم و ستمگری ویران گردد و بر جای آن بنیاد عدل و داد استوار گردد بدون تردید, این مسأله اساسی, زمان می طلبد و فرصت می خواهد. کاری است کارستان و بنا نیست که همه امور را آن حضرت براساس معجزه و روش غیر عادی به پیش ببرد, بنابراین عقل و شواهد دیگری اقتضا می کند که آن حضرت مدتی طولانی حیات داشته باشد تا بتواند در این دنیای گسترده, تحولی همه جانبه و فراگیر, ایجاد کند و جهان را به اسلام و ارزشهای اسلامی آشنا سازد.
اما این مدت چه اندازه به طول می انجام, خیلی روشن نیست, روایات وارده از طریق عامه و خاصه, گوناگون است:
پنج, بیست, سی و چهل سال, در منابع اهل سنت98.
نوزده, بیست, سیصد و نه سال, درمنابع شیعی99.
اما این که چگونه از این جهان خواهد رفت, به مرگ طبیعی یا غیر طبیعی؟ اختلافهایی در روایات به چشم می خورد.
برخی از روایات می گویند که آن حضرت مدتی حکومت خواهد کرد سپس وفات می کند و مسلمانان بر او نماز می گذارند.100
از بعضی از روایات استفاده می شود که مرگ آن حضرت طبیعی نخواهد بود و به دست جنایتکاران, با مشخصاتی که برای آنان درروایات ذکر شده, به شهادت می رسد101.
بررسی و قضاوت در این امر مبتنی بر دو مسأله است:
1. آیا همه امامان معصوم(ع) شهید می شوند, یا امکان دارد که به مرگ طبیعی از دنیا بروند. در فرض اول, دلیل و مستند آن چیست؟
2 . اگر در سایر ائمه(ع) پذیرفتیم که همه به شهادت رسیده اند, نسبت به امام زمان(ع) چه خواهد شد؟ اجل طبیعی یا شهادت؟
بدون تردید, امامان معصوم(ع) تا زمان امام عصر(ع), همگی معاصر با سردمداران پلید و حاکمان قسی القلب و خون آشامی بوده اند, آسایش و آرامش نداشته اند.
اما آیا همه آن بزرگواران, به شهادت رسیده اند, یا خیر, برخی از آنان به مرگ طبیعی از دنیا رفته اند, بین علمای شیعی نزدیک به زمان معصوم, اختلاف است:
شیخ صدوق بر این باور است:
(همه معصومین(ع), به اجل غیر طبیعی از دنیا رفته اند… کسی که چنین عقیده نداشته باشد از ما نیست.)102
شیخ مفید, درجواب صدوق می نویسد:
(فاما ما ذکره ابوجعفر, رضی اللّه عنه, من مضی نبینا والأئمة(ع) بالسّم والقتل فمنه ثابت ومنه مالم یثبت والمقطوع به ان امیرالمؤمنین(ع) الحسن(ع) والحسین(ع) خرجوا من الدنیا بالقتل ولم یمت احدهم حتف انفه وممن مضی بعدهم مسموماً موسی بن جعفر(ع) ویقوی فی النفس امرالرضا(ع) وان کان فیه شک, فلا طریق الی الحکم فیمن عداهم بانهم سموا اواغتیلوا اوقتلوا صبراً, فالخبر بذلک یجری مجری الأرجاف ولیس بتیقنه سبیل)103.
آنچه را که شیخ صدوق در رابطه با درگذشت پیامبر(ص) وامامان معصوم(ع) به ستم و قتل گفته, برخی از آنها ثابت است و برخی مشکوک. اما شهادت امیرالمؤمنین علی و امام حسن و امام حسین(ع) به قتل حتمی و قطعی است. پس از ایشان, مسمومیّت و شهادت موسی بن جعفر(ع) نیزقطعی و مسلم است. درباره امام رضا(ع) نیز قول قوی مسمومیت و شهادت ایشان است, گرچه جای تردید هست. اما در دیگر ائمه(ع) راهی برای اثبات این که آنان به وسیله ستم یا ترور و یا قتل صبر, به شهادت رسیده اند, در دست نیست.
آنچه از راه احساسات گفته می شود, یقین آور نخواهد بود.
علامه مجلسی پس از آن که روایات را زیر عنوان: (انّهم علیهم السلام لایموتون الا بالشهادة) می آورد, نظر شیخ مفید را مورد نقد و بررسی قرار می دهد و می نویسد:
(با توجه به اخبار فراوانی که مبنی بر شهادت ائمه(ع) در دست است و نیز نمونه های خاصی که در برخی از آنان وجود دارد, نمی توان آن را نفی کرد. البته غیر از علی و فاطمه و حسن و حسین و موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا(ع) که دلیل قطعی بر شهادت آنان دادیم در دیگر ائمه(ع) چنین دلیل قطعی نداریم, اما دلیل برنفی هم نداریم و قرائن و و شواهد تاریخی مؤید شهادت آنان نیز هست. شاید مقصود شیخ مفید هم نفی قطع و تواتراست, نه ردّ و نفی اصل مسأله.104)
بزرگانی که به شهادت همه امامان معصوم(ع), به دست جنایتکاران قائل هستند دلایلی دارند,از جمله:امام رضا می فرماید:
یا امام حسن مجتبی(ع) می فرماید:
به خدا سوگند, پیامبر(ص) به ما این عهد و وعده را داد که امر امامت را دوازده تن از فرزندان علی و فاطمه(ع) به دست خواهند گرفت و هر یک از آنان, مسموم یا مقتول خواهند شد.
قائلین به شهادت ائمه, اصل کلی رااز این روایات استفاده کرده اند و بر این نظرند که ساختار بدنی پیامبر(ص) و امامان(ع) به گونه ای است که زمینه و ظرفیت حیات و عمر طولانی را دارند, مگر عارضه و حادثه ای از خارج بر آنان تحمیل شود107.
ولی برخی از بزرگان کلیت این احادیث : (مامنا الامسموم او مقتول) را نپذیرفته اند.
طبرسی می نویسد:
(بسیاری از اصحاب ما, بر این باورند که امام حسن عسگری(ع) و سایر ائمه(ع) با شهادت از دنیا رفته اند و بر این معنی به روایتی از امام صادق(ع) استدلال کرده اند که: (ما منا الامقتول او شهید) والله اعلم بحقیقة ذلک).108
جمله اخیر ایشان گویای این معنی است که شهادت همه ائمه(ع) در نظر ایشان قطعی و مسلّم نبوده است.
با توجه به نکات یاد شده روشن شد که اگر نظر شیخ صدوق را بپذیریم و به روایات (مامنا الامسموم او مقتول) پایبند باشیم و آنها را از نظر سندبپذیریم, امام زمان(ع) به دست جنایتکاران به شهادت می رسد. ولی اگر قول شیخ مفید را بپذیریم و به روایات: (مامنا الامسموم او مقتول) پاینبد نباشیم باید بگوییم که چگونگی مرگ آن عزیز, روشن نیست. واللّه اعلم.
1. (کتاب الغیبة), شخ طوسی تحقیق شیخ عباد اللّه تهرانی و شیخ علی احمد ناصح,/ 136 ـ 141, مؤسسه معارف اسلامیه.
(کتاب الغیبة), محمد بن ابراهیم نعمانی تحقیق علی اکبر غفاری/ 116 ـ 126, مکتبه صدوق.
(کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال) علاء الدین هندی, ج14/261 تا 276. مؤسسه الرسالة; (کمال الدین وتمام النعمة), شیخ صدوق, با تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری, ج1 و 2/256 ـ 286. انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین, قم.
2 .(اثبات الوصیة), مسعودی /276, دارالأضواء, بیروت.
(مروج الذهب ومعادن الجوهر) مسعودی, ج4/199, دارالمعرفة, بیروت.
(کمال الدین) شیخ صدوق/434.
3 . (بحارالأنوار), علامه مجلسی, ج50/73, مؤسسة الوفاء ,بیروت;
(اثبات الوصیة), مسعودی /237.
4. (بحار الأنوار), ج50/113.
5 . (همان مدرک), /200; (مروج الذهب), ج4/93.
6. (کتاب الغیبة), شیخ طوسی /231.
7 . (همان مدرک)/644; (کمال الدین) صدوق /417 ـ 423; (بحار الانوار), ج51/12ـ 25; (اثبات الوصیة)/272.
8 . (اثبات الوصیة) مسعودی /268ـ270.
9 . (همان مدرک).
10 . (ینابیع المودة),حافظ سلیمان/455,بصیرتی,قم.
11 . (کمال الدین) /424.
12 . (کتاب الغیبة) شیخ طوسی /237.
13 و 14 . (همان مدرک) /231, 232, 239.
15 . (همان مدرک)/77, 105.
16 . (بحار الأنوار), ج12/19.
17 . (همان مدرک), ج13/15.
18 . (کتاب الغیبة), شیخ طوسی/230, 251; (کمال الدین) /434.
19 . (کتاب الغیبة), شیخ طوسی/ 232; (کمال الدین)429/ .
20 . (کمال الدین) /501.
21 . (همان مدرک) /435; (سفینة البحار), شیخ عباس قمی, ج2/703.
22 . (المقالات والفرق), سعد بن عبداللّه ابی خلف الأشعری القمی, با مقدمه و تصحیح جواد مشکور, مقدمه/ط,مرکز انتشارات علمی و فرهنگی.
23 . (کمال الدین) /434.
24 . (اثبات الوصیة), مسعودی, 271.
25 . (اصولی کافی), کلینی ج1/328, دارالتعارف, بیروت.
26 . (مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول), علامه مجلسی, ج4/2, دارالکتب الأسلامیة, تهران.
27 . (کتاب الغیبة), نعمانی/185.
28 . (رسالة ابی غالب الزراری) /141, انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی, قم.
29 . (اصول کافی), ج341/1; (مرآة العقول), ج4/57.
30 . (کتاب الغیبة), نعمانی /185.
31 . (بحار الأنوار), ج51/11 و 12.
32 . (مروج الذهب), مسعودی ج4/199.
33 . (کتاب الغیبة), نعمانی /180; (کمال الدین) /370; (سفینة البحار), ج2/703.
34 . سوره (مریم),آیه 12.
35 . سوره (مریم), آیه 29.
36 . (بحارالأنوار), ج50/328.
37 . (همان مدرک); (اصول کافی), ج1/505; (ارشاد) مفید, ج3/324, مؤسسة آل البیت.
38 . (کمال الدین) /475.
39 . (جواهر الکلام), محمد حسن نجفی, ج4/37, داراحیاء التراث العربی, بیروت.
40 . (اصول کافی), ج1/384.
41 . (بحارالأنوار), ج27/288; (عیون اخبار الرضا), شیخ صدوق ج1/106, رضا مشهدی.
42 . (جامع الرواة) اردبیلی; ج2/251, دارالاضواء, بیروت.
43 . (مرآة العقول), ج4/256.
44 . (مقاتل الطالبیین), ابی الفرج اصفهانی/56; مؤسسة دارالکتب للطباعة والنشر, بیروت; (شرح نهج البلاغه) ابن ابی الحدید, ج16/51, داراحیاء التراث العربی, بیروت.
45 . (تاریخ ابن عساکر)/227, شرح حال امام حسن عسکری(ع), بیروت, تحقیق محمودی.
46 . (مستدرک الوسائل), میرزا حسین نوری,ج2/278, تحقیق و نشر مؤسسه آل البیت, قم.
47 . (کمال الدین)/38; (عیون اخبار الرضا), ج1/98.
48 . (عیون اخبار الرضا), شیخ صدوق ج2/267, طوس.
49 . (بحار الأنوار), ج50/12.
50 . (اصول کافی),ج505/1 .
51 . (ارشاد) مفید, ج2/114, مؤسسة آل البیت.
52 . (همان مدرک), ج2/243.
53 . (کمال الدین), ج2/475.
54 . (اصول کافی), ج1/505.
55 . (ارشاد), مفید, ج2/340.
56 . (اتفاق در مهدی موعود), سید اکبر قرشی/62ـ 111.
57 . (منتخب الأثر فی الأمام الثانی عشر), صافی گلپایگانی /372, داوری, قم.
58 . (کتاب الغیبة), شیخ طوسی/248; (بحار) ج52/51.
59 . (کتاب الغیبة), شیخ طوسی/164 .
60 . (کتاب الغیبة) نعمانی,154/,162,177 .
61 . (بحار الأنوار), ج52/93.
62 . (کنز الفوائد), کراجکی, تعلیق شیخ عبداللّه نعمه ج2/114 ـ 140, دارالذخائر.
63 . (امام مهدی حماسه ای از نور), شهید صدر, ترجمه کتابخانه بزرگ اسلامی /30.
64 . (شیعه در اسلام), علاّمة طباطبایی /151, انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
65 . سوره (عنکبوت), آیه 14.
66 . (کمال الدین), ج2/385.
67 . (کتاب الغیبة), شیخ طوسی /113 ـ 125; (کنز الفوائد), کراجکی/140.
68 . (همان مدرک)/428; سوره (رعد), آیه 39.
69 . سوره (صافات), آیه 144.
70 . (سوره بقره), آیه 50.
71 . سوره (انبیاء), آیه 69.
72 . سوره (نساء), آیه 157.
73 . سوره (انفال), آیه 30.
74 . (اصول کافی), ج1/178.
75 . (همان مدرک)/180.
76 . این بحث مخصوص به غیبت کبرا نیست, بلکه عین همین پرسش, در دوران غیبت صغرا نیز مطرح است.
77 . (کتاب الغیبة), شیخ طوسی/266.
78 . (هـمـان مــدرک)/162;(بحارالأنوار), ج153/52; (اصول کافی),ج340/1 .
79 . (کتاب الغیبة), شیخ طوسی162/ .
80 . (مراصدالأطلاع علی اسماء الأمکنة والبقاع), ج2/620, دارالمعرفة, بیروت.
81 . (مجموعه مقالات و گفتارها پیرامون حضرت مهدی) /64, واحد برگزاری مراسم نیمه شعبان مسجد آیة اللّه انگجی, تبریز.
82 . (کتاب الغیبة), نعمانی, 182.
83 . (همان مدرک), 315.
84 . (همان مدرک) /164.
85 . (کتاب الغیبة), شیخ طوسی /162.
86 . (کتاب الغیبة), نعمانی /172.
87 . (تاریخ الغیبة الکبری), محمد صدر/ ج2/65, مکتبة الأم امیرالمؤمنین(ع) العامة, اصفهان.
88 . (جماع الاسبوع), ابن طاووس /510, به نقل از (دراسة فی علامات الظهور والجزیرة الخضراء), سید جعفر مرتضی عاملی260/, نمونه.
89 . (همان مدرک).
90 . (همان مدرک).
91 . (بحار الأنوار), ج52/317.
92 . (اثبات الوصیّة), مسعودی /221.
93 . (نجم الثاقب یا زندگی مهدی موعود), محدث نوری, 252/ ـ 260, جعفریو مشهد.
94 . (دراسة فی علامات الظهوروالجزیرة الخضراء) سید جعفر مرتضی عاملی/ 263.
95 . (بحار الأنوار), ج52, 159.
96 . (الذریعة الی تصانیف الشیعة) شیخ آقا بزرگ تهرانی ج5/108; دارالأضواء, بیروت (طبقات اعلام الشیعه), شیخ آقا بزرگ تهرانی, قرن هشتم /145.
97 . (دراسة فی علامات الظهور والجزیرة الخضراء) استاد جعفر مرتضی عاملی.
98 . (سنن ابی داوود), ج4/116; داراحیاء السنّة النبویّة.
99 . (اعلام الوری بأعلام الهدی), طبرسی, 434, دارالمعرفة, بیروت; (کتاب الغیبة) شیخ طوسی/471,474 ; (بحارالأنوار), ج52/280, 299.
100 . (بحار الأنوار), ج52/383.
101 . (تاریخ ما بعد الظهور), سید محمد صدر/881; مکتبة الأم امیرالمؤمنین العامة, اصفهان.
102 . (اعتقادات), شیخ صدوق, تحقیق عصام عبدالسید, چاپ شده در مصنفات شیخ مفید, ج5/99, کنگره شیخ مفید.
103 . (تصحیح الاعتقاد) شیخ مفید, حسین درگاهی, چاپ و مصنفات شیخ مفید, ج5 /131.
104 .(بحارالأنوار),ج213/27, 216, 217 .
105 . (همان مدرک).
106 . (همان مدرک).
107 . (تاریخ الغیبة الصغری) /230, مکتبة الأمام امیرالمؤمنین, اصفهان.
108 . (اعلام الوری) /349.